

افتخارات مردان مرد سیستانی در دفاع از امیرالمومنین (ع) و اعتراض به فاجعه کربلا
ناشر: رهنمون محل نشر: تهران سال چاپ: 1384 شابک:
964-95904-4-7

https://fa.wikinoor.ir/wiki/%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C_%D8%BA%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%8C_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C



https://elahiat.sbu.ac.ir/~a_ahmadvand
نامه جمعی از اساتید گروه تاریخ دانشگاه سیستان و بلوچستان در تائید قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین علیه السلام
5- دکتر سید احمد عقیلی دانشیار تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان
6- دکتر مهدی صلاح دانشیار تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان
7- دکتر محسن مرسلپور دانشیار تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان
8- دکتر محمد پیری دانشیار تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان

9- نوشته دکتر فاطمه جان احمدی استاد تمام تاریخ اسلام دانشگاه تربیت مدرس در خصوص اسناد قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین علیه السلام
www.modares.ac.ir/pro/academic_staff/fjanahmadi
با سلام
طرح و مجموعه اسناد قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) مطالعه شد و بی ترید از مزایای متعددی برخوردار است. و می تواند در تایید تشیع و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت باشد.
و نیز موجب وحدت بین مذاهب گردد مقام معظم رهبری فرمودند تقریب در جهان امروز مساله اصلی حیات اجتماعی ماست و بی تردید یکی از کلیدی ترین موضوعات در این مناطق محبت اهل بیت است و اهل سنت شرق ایران حنفی مذهبند و احناف نسبت اهل بیت و امام حسین علیه السلام ارادت دارند.
ان شالله در پناه خدا موفق و موید باشید. فاطمه جان احمدی
——————————————————————————————————————————
10- تائیدیه دکتر پروین ترکمنی آذر استاد تمام تاریخ اسلام پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران در خصوص اسناد قیام مردم سیستان
https://fa.wikinoor.ir/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%8C_%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86
با سلام مجموعه تدوین شده درباره قیام مردم سیستان ملاحظه گردید و مستندات مورد تأیید است.
11- تایید قیام مردم سیستان توسط مورخ تاریخ اسلام مرحوم حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی
https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C
12- دکتر محمدعلی چلونگر، استاد تمام تاریخ اسلام و پژوهشگر در حوزه تاریخ اسلام و تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی و تاریخنگاری محلی در ایران
https://rasekhoon.net/mashahir/show/1070767/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%84%D9%88%D9%86%DA%AF%D8%B1
13- دکتر سید مسعود شاهمرادی دانشیار تاریخ اسلام و پژوهشگر تاریخ تشیع هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
https://zums.ac.ir/cv/2365/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C&print=1
14- دکتر ایرج افشار سیستانی پیشکسوت ایرانشناسی


15- مصاحبه دکتر اصغر منتظر القائم استاد تمام تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان در ارتباط با قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین(ع)
https://icqt.ac.ir/fa/wp-content/uploads/%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%85%D9%87-%D9%83%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A2%D9%82%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85.pdf

مصاحبه دکتر اصغر منتظرالقائم، مورخ و استاد تمام تاریخاسلام دانشگاه اصفهان درباره قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین(ع) تاریخ مصاحبه:1/5/99
لطفاً دربارة منطقه سیستان تاریخ و پیشینه این منطقه توضیح بفرمایید
دربارة اهمیت منطقه سیستان، عرض کنم که سیستان قبل از اسلام به دلیل اینکه یکی از راههای عبور و مرور کاروانهای تجاری و نظامی و رفت آمدها به سرزمینهای شبهقاره هند بوده اهمیت داشته است. بعد از اسلام هم به همین جهت دارای اهمیت بوده و در واقع دروازة ورود به هند از طرف جنوب ایران بوده و چون آن زمانها راه زمینی از این منطقه عبور میکرد، بهغیر از راههای دریایی که وجود داشته و لذا در تاریخ ایران پیش از اسلام از اهمیت خاصی برخوردار بوده و از نظر تاریخی همیشه اینجا آباد بوده تا زمانی که مدرنیته آثار خودش را در ایران گذاشت ولی در طول تاریخ این منطقه از نظر اقتصادی هم خیلی قوی بوده و هم از نظر علمی و فرهنگی. اینها حامیان فرهنگ ایران بودند هم در اساطیر همانگونه که در همةمنابع آمده اینجا سرزمین حفاظت از هویت ایرانی بوده و قهرمان معروف ایرانی، رستم، مربوط به این منطقه و منسوب به سیستان است و ازنظر هویت فرهنگی در مقابله بیگانگان همیشه حافظ هویت ایرانی بودهاند. ما شاهدیم که این منطقه در حفاظت از زبان فارسی و زبان دری تلاش بسیار زیادی کردهاند اولین شعرایی که درزمینة شعر فارسی سرودهاند از این منطقه برخاستند و مردم بافرهنگی بودهاند. ازنظر اقتصادی شهرهای این منطقه قوی بودهاند. مثلاً خود زرنج مالیاتی که به دربار ساسانیان میدادند یا به دربار امویان یا بعد به دربار عباسیان به بغداد میفرستادند که اهمیت زیادی داشت گاهی تا 300 هزار دینار طلا به آن اشارهشده و چندین میلیون درهم که میدانید دینار طلا وزن سنگینی دارد و اهمیت این منطقه را میرساند ازنظر کشاورزی هم منطقه پیشرفت داشته است و رودخانة هیرمند که در این منطقه بوده شهرهای این منطقه را سیراب میکرد. این مربوط به پیش از اسلام است و بعد از اسلام نیز سیستان دارای اهمیت جغرافیایی و سیاسی و استراتژیک بوده است دربارةاهمیت فرهنگی این منطقه بعد از اسلام اشاره کنم که مردم این سرزمین خیلی زود اسلام آوردند وقتی که اسلام در سالهای دوران خلیفه سوم به این منطقه وارد شد حدود سالهای دهة30 و 40 هجری قمری است که اسلام به این سرزمین وارد شده و خیلی از مردم این سرزمین در مقابل اسلام مخالفتی نداشتند و مخالفت خیلی کمی از سمت زرتشتیان صورت گرفته و مردم این منطقه خیلی سریع اسلام آوردند و اسلام به این منطقه بهصورت صلحآمیز آمد و ورود اسلام همراه با دوستی اهلبیت آمد. سردارانی چون حکیم ابن جبله عبدی از دوستداران اهلبیت بودند و با دوستی اهلالبیت آشنا شدند.
یکی از فضایل و افتخارات مردم این منطقه این است که در مقابل سب و لعن امیرالمؤمنین (علیه السلام) قیام میکنند و مخالفت میکنند و این در دوران بزرگترین خلیفه اموی یعنی معاویه ابن ابی سفیان هست که اینها مقاومت میکنند همانگونه که اسناد بسیار محکم نه اسناد تاریخهای سیاسی بلکه کتب جغرافیایی برای ما این گزارش را نوشتند که هم کتاب قزوینی اثار البلاد قزوینی و هم یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان خودش به این مطلب اشاره کردند که مردمان سیستان در مقابل فرمانداران اموی که در خطبه میخواستند سب و لعن امیرالمؤمنین (علیه السلام) بکنند اینها ایستادند. در چند منطقه را داشتیم که مقابل سب ولعن که در زمان معاویه علیه امیرالمؤمنین(علیه السلام) که در خطبهها سب و لعن میکردند امیرالمؤمنین (علیه السلام) را مخالفت کردند در کوفه حجر ابن عدی بود در قزوین و در سیستان اینها جاهایی است که مخالفت با این مسئله کردند که سیستان دور از مرکز خلافت بود و خیلی هم ارتباط تنگاتنگی با اهلبیت(علیه السلام) نداشتند اینکه اینها میایستند که به قول یاقوت حموی و قزوینی که هر دو جغرافی دانند و این مطلب را نوشتند این نشانه از این است که اینها اعتقاد راسخ به دوستی اهلبیت(علیهمالسلام) داشتند این دوستی اهلبیت ادامه پیدا میکند تا مردم سیستان در اعتراض به شهادت امام حسین(علیه السلام) در صحرای کربلا قیام میکنند.
سؤال: با توجه به اینکه قیام مردم سیستان کمتر در کتب تاریخی مطرح شده است کدام منبع به آن اشاره دارد آیا میتوان این واقعه را تائید کرد؟
ببینید قیام امام حسین(علیه السلام) و شهادت آن حضرت در ایران خیلی اثر گذاشت و ایرانیها اولین قومی هستند که عکسالعمل از خود نشان دادند و در قیام مختار که به انتقام امام حسین(علیه السلام) صورت گرفت همراهی کردند قبل از قیام مختار توابین در سال65 عکسالعمل نشان میدهند اما قبل از اینها ماشاهد قیام فراگیر مردم سیستان علیه بنیامیه هستیم و این مطلب را کتاب تاریخ سیستان صفحه100 اشاره میکند.
خب چرا به این خبر اعتماد بکنیم اولاً اینها سابقه دوستی اهلبیت را از خودشان نشان داده بودند که در کتب جغرافیایی ما ثبت و ضبط است که این جغرافی دان ها هر دو سنی هستند نه شیعه هم یاقوت و هم قزوینی هر دو از اهل تسنن هستند منتها جغرافی دانند و کتب جغرافیایی برای ما اهمیت زیاد دارد و نکته دیگر درباره اهمیت این خبر است که این خبر اغراق نیست.
موضوع قیام را کتاب تاریخ سیستان نوشته است امروزه مطالعات جدید تاریخی سمت تاریخ اجتماعی میرود خصوصاً تاریخ محلی رفته است و به تواریخ محلی خیلی اعتبار میدهند و یکی از اسناد و مدارک معتبر همین تاریخهایی هستند که به یک منطقه جغرافیایی تعلق دارند و تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در قالب مسائل مربوط به یک شهر به ما انتقال دادند.
دانشمندانی بودند که من باب حب الوطن و اینکه نقش شهر خودشان را در تاریخ مشخص کنند آمدند و یک کتابهایی درباره شهرهای خودشان مثل شهرهای مقدس نوشتند در تاریخ اسلام از قرن اول هجری ما راجع به اخبار مکه و تاریخ مکه و تاریخ مدینه، تاریخ کوفه، تاریخ بصره، تاریخ اصفهان، تاریخ قم، تاریخ نیشابور و تاریخ منطقه بیهق داریم و سیستان هم یک تاریخی داشته است این تاریخ معتبری بوده و قرن به قرن همینطور از صدر اسلام نوشتهشده است بیان فتوحات مسلمین در این منطقه و تاریخ سیاسی این منطقه و تاریخ اقتصادی و اجتماعی آن در این کتاب نوشته شده است این کتاب به زبان فارسی نوشتهشده و داستانها و شرح احوال که در این کتاب آمده و معتبر است و یک دانشمند این مطالب را نوشته و بعداً دانشمندان دیگران مطالب را ادامه دادند لذا تاریخ سیستان که تا سال 448 نیمه قرن پنجم و بعداً تا قرن هشتم هم ادامه پیداکرده است و از این جهت که تکمله ای هم داشته که ملکالشعرای بهار آن را تصحیح کرده که اهمیت کتاب را میرساند هم برای ادبیات فارسی و هم تاریخ فرهنگ و هویت ما ایرانیها.
و در این کتاب داستان قیام مردم سیستان علیه دستگاه اموی و یزید آمده است آنها موقعی که خبر شهادت امام حسین(علیه السلام) و یارانش اطلاع پیدا میکنند قیام کرده که چرا یزید چنین جنایتی را مرتکب شد و حتی عباد بن زیاد که 9 سال والی این منطقه بود فرار میکند به همین ترتیب ما شاهد هستیم که مردم سیستان همانگونه که هویت قوی فرهنگیشان را نشان دادند در این دوران هم این هویت را بازنشان میدهند.
ما شاهدیم که بعداً اصحاب ائمه(علیهمالسلام) از زمان امام سجاد(علیهالسلام) امام باقر(علیهالسلام) امام صادق(علیهالسلام) و همین طور بیاییم تا امام یازدهم در لیست اصحاب ائمه(علیهمالسلام) هستند و چندین نفر از اصحاب و یارانشان با پسوند سجستانی دنبال اسامی اصحاب ائمه(علیهمالسلام) وجود دارد و این نشان از حب و دوستی مردم سیستان نسبت به اهلبیت(علیهمالسلام) دارند که اینها محبت داشتند نسبت به اهلبیت(علیهمالسلام) و این اهمیت مردم سیستان را در حمایت از اهلبیت(علیهمالسلام) و تشیع نشان میدهد که همیشه اینها پاسدار هویت ایران بودند و هویت فرهنگی قوی داشتند و هم پاسدار هویت حامی اهلبیت و پاسدار تشیع بودند
سؤال: ابعاد قیام مردم سیستان در این کتاب آن پرداخته شده است و اینکه چه اتفاقاتی افتاده و چه مدت بعد از واقعه کربلا این اتفاق صورت گرفته است؟
پاسخ: ببینید بعد از واقعه کربلا یعنی سال 61 با آمدن خبر واقعهی کربلا به سیستان شورشهایی اتفاق میافتد و عباد هم فرار میکند منتها به ابعاد چگونگی این حادثه خیلی اشاره نشده ولی اینکه معلوم است خیلی اثر داشته است عباد بیتالمال را بر میدارد و فرار میکند در جیرفت غنایم را بین یارانش تقسیم میکند این نشان میدهد که واقعه خیلی ابعاد گستردهای داشته است.
این گزارشی که تاریخ سیستان را برای ما آورده است ما قرینههای دیگری هم از تاریخ طبری و تاریخ بلعمی که ترجمه تاریخ طبری است دراینباره داریم با توجه به این قرینهها و زمینهی قرینه قبلی هم ما شاهد این بودیم که اینها نسبت به سب و لعن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مقاومت میکنند اینها مجموعاً نشان میدهد که این گزارش، گزارش درستی است به واقع است و بههرحال ازنظر عقلی و تحقیقات تاریخی این سند معتبر است.
سؤال: آن چیزی که در تاریخ دیدیم منطقه سیستان خیلی فراتر از منطقه فعلی بوده است درست است؟
پاسخ: من در مقدمه صحبتم اشاره داشتم به سیستان قبل و بعد از اسلام سیستان یک حاکم داشته و شهر زرنج مرکز آن بوده است. سیستان یک منطقه بسیار بزرگ مثل خراسان و الان بین سه کشور تقسیم شده است لذا از اهمیت سیستان گذشته یک مقدار کاسته شده ولی تازمان قراردادی که انگلیسیها به ایران تحمیل میکنند و تا کنار رودخانه سند متعلق به ایران بوده در زمان قاجار در دوره ناصرالدین شاه اینها جدا میشوند لذا از آن به بعد است که افغانستان هم از سرزمین ایران به عنوان کشور مستقل جدا میشود این باعث شده که یک مقداری از اهمیت سیستان کاسته بشود و واقعیت این است که خود مرد سیستان و مردم زابل باید از سرزمینشان حفاظت بکنند و درگذشته حافظ هویت ایرانی و هویت شیعه بودند انشاءالله از این به بعد هم شاهد نشان دادن محبت خودشان نسبت به اهلبیت(علیهمالسلام)باشیم.
سؤال: نظر شما درباره ثبت روزی برای گرامی داشت این قیام چیست و اهمیت آن چقدراست؟
جواب: همانطور که اشاره کردیم مردم سیستان حافظ ایرانی و محبت اهلبیت(علیهمالسلام) بودند و اسنادی هم به در این زمینه اشاره کردیم حال یک نکته اضافه کنم که در سال 132 سکهای در ضرابخانه شهر زرنج زدهشده در سیستان که آیه محبت اهلبیت(علیهمالسلام) در آن آمده که خداوند دستور داد به مسلمانان«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[1] در روی سکههای ضرب شده و این خودش یک سند بسیار زندهای است که ما داریم و میتواند همهجا این را ارائه کنیم. پس اینکه تاریخ سیستان مینویسد مردم سیستان علیه حکومت اموی در اعتراض به شهادت امام حسین (علیهمالسلام) قیام کردند که مجموعه قرینهها این را نشان میدهند اهمیت این مسئله برای مردم سیستان بهعنوان یک روز واقعاً یک روز مهیجی است.
حالا به شیوههای مختلف احیاء شود و نباید اکتفا بکنیم ما به یک روز بلکه تاریخش را مدون بکنیم تاریخ تشیع در سیستان روشن کنیم کارهایی صورت گرفته اما ناقص است باید کامل بشود و موزهای باید دایر بشود. موزه تاریخ اجتماعی سیستان و در او بیاید و عرضه شود که در منطقه سیستان نمادها و مراکز فرهنگی دایر شود و این نماد مردم سیستان در تمبرهای یادبودها اسکناسهای ما و تاریخ ما فرهنگ ما اشاره شود چون امروز ایران علاوه بر اینکه هویت ایرانی خود را حفظ کرده و حامل هویت دوستی اهلبیت به سراسر دنیا است و الان حامی تشیع هم هست لذا مردم سیستان هم در این راه سهیم هستند همانگونه که در تاریخشان سهیم بودند در این رابطه امروز هم باید سهیم بشوند ازنظر فرهنگی هم ما میتوانیم از طریق رسانه از طریق نمادها از طریق هنر با ترجمه به زبانهای مختلف این را به اطلاع جهانیان برسانیم.
چون یک مورخ هستم و در کشورهای مختلف هم مسافرت کردهام و به تاریخ محلی هم کتابهای مختلفی از بنده و دانشجویانم ثبتشده است به مردم سیستان عرض میکنم مردم سیستان به تاریخ محلی خودشان اهمیت بدهند و آن ر
[1] – شوری/23
16- مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری دانشیار تاریخ اسلام موسسه امام خمینی درارتباط با نخستین قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین (ع)

تاریخ مصاحبه 4/5/99
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و تقدیر و تشکر از قبول پذیرش زحمت این مصاحبه خدمت شما، که از پژوهشگران و دانشمندان تاریخ اسلام و ایران میباشید.
به عنوان اولین سؤال: تلاشهایی صورت گرفته تا در راستای همراهی چشمگیر و بی سابقه مردم سیستان با حق طلبی و حاکمیت سیره اهل بیت سلام الله علیه، برای گرامیداشت آن سابقه روزی در تقویم کشور به ثبت برسد، لذا لطفاً دیدگاههای تاریخی، درباره مردم سیستان از بدو ورود اسلام و پذیرش اسلام به این منطقه را بفرمایید؟
سلام علیکم؛ بنده هم متقابلاّ تقدیر و تشکر میکنم از تلاشهای شما و دوستانتان که به هر حال تلاش دارید با این نامگذاری روزی مرتبط با اهل بیت علیهم السلام به ثبت برسانید واز حسن انتخابی که در این زمینه دارید جای بسی تقدیر و تشکر دارد
اینکه روزی را برای گرامی داشت قیام مردم سیستان در دفاع از اهل بیت علیهم السلام و به خونخواهی از شهدای کربلا قرار بدهیم کاربجا و شایستهای است دلیلش هم این است که منطقه سیستان براساس شواهد متعدد تاریخی دارای مردمانی بوده که اینان از بدو ورود اسلام به این سرزمین گرایش نسبی به اهل بیت (علیهمالسلام) را اثبات کردهاند و حرکت در مسیر طبع و فطرت سلیم انسانی را نشان دادهاند اینکه عرض میکنم شواهد متعدد در این زمینه وجود دارد در مجموعه آنچه که جسته وگریخته در متون تاریخی آمده پیوسته یکدیگر را تأیید میکنند، اینکه عرض کردم شاید شواهد متعددی در دست نباشد به جای خود اما آنچه که است و من بخواهم یک تنذیر تاریخی و شبیه سازی تاریخی داشته باشم میتوان تشبیه کرد ورود اسلام به سیستان را با ورود اسلام به یمن آن هم با بخش خاصی از یمن مثل قبیله حمدان، به عنوان مثال درباره قبیله حمدان داریم که اسلامشان را از طریق امیرالمؤمنین(علیهالسلام) شناختند و اسلام گرایی همان و شیعه شدن هم همان و لذا سخن معروفی در باره قبیله حمدان از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) شنیده که فرمودهاند: “اگر من دربان بهشت باشم که هستم به قبیله حمدان می گویم با سلماّ و سلاماّ وارد بهشت شوند” چون خود در تاریخ هست که رسول الله (صلی علی علیه و آله وسلم) خالد بن ولید را به یمن فرستاد که دعوت به اسلام کند اما کاری از پیش نبرد و به دنبال آن امیر المومنین علی(علیهالسلام)را فرستاد، امیرالمؤمنین تشریف بردند و حرکت حضرت و نفس حضرت موجب شد که قبایلی ازجمله قبیله حمدان یکپارچه مسلمان شوند و همین موجب شیعه شدنشان هم شد، شبیه این را درباره مردم سیستان هم میتوان گفت چون ورود اسلام به سیستان در واقع مربوط به اواخر دوران خلافت عثمان است. حدود سال 30 هجری_ چیزی حدود چهار یا پنج سال قبل از خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام که فتوحات سیستان رخ داد و عرض میکنم فردی به نام ربیع ابن زیاد را عثمان فرستاد که آن منطقه را فتح کند، و به هر حال جنگهایی که آنجا در گرفت و در اصل خود اجتناب از جنگ و صلح با مسلمانان و خضوع در مقابل دعوت اسلامی از سوی حاکم موجود سیستان مطرح شد و کار به صلح انجامید و این زمینه ورود اسلام به سیستان شد تا آنجا که عثمان فردی به نام عبدالرحمن ابن سمرة ابن حبیب را والی سیستان قرار داد، چیزی نگذشته بود که خلافت عثمان به پایان رسید و عصر خلافت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آغاز شد طبعاً امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) والیان منصوب توسط خلیفه قبلی را با مسیرحرکت خود سازگار و همراه نمیدید و آنها را تغییر میداد از جمله عبدالرحمن ابن سمرة ابن حبیب خودش احساس کرد که در مسیر امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) قرار ندارد لذا اموال بیت المال را از سیستان برداشت و به معاویه پیوست و امیر المومنین علی(علیهالسلام) یک والی دیگر را به نام عبدالرحمن بن جرو الطائی را به عنوان والی سیستان انتخاب کرد که اوهم بعد از جنگها به امیرالمؤمنین پیوست و همین باعث شد که معاویه مجدداً تلاش کند که سیستان را در دست بگیرد و با امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مخابره کرد والی هم فرستاد اما تا زمان حیات امیرالمؤمنین سیستان دست آن حضرت بود.
سؤال: چرایی و چگونگی پیروی مردم سیستان از حضرت علی(علیهالسلام) را بفرمایید؟
به هر حال همین مدت کوتاه که والی مقبول از جانب آن حضرت در سیستان فعالیت میکرد و از سویی طبع و فطرت سلیم موجود در مردم این منطقه زمینه ساز بود در اینکه بدنه مردم این منطقه گرایش به سمت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) پیدا کنند لذا آنچه که در تاریخ ثبت است مردم این منطقه با معاویه همراهی نکردند. در طول دوره بیست ساله خلافت معاویه که متاسفانه یکی از شومترین اقذامات معاویه یعنی علنی کردن نعوذبالله سب و لعن حضزت علی(علیهالسلام) در معابر و جاهایی از کشور اسلامی و مناطق مختلف بود و سعی داشت این را تصویب کند اما آنچه که از گزارشها در میآید مردم سیستان حاضر نشدند و در مقابل این درخواست معاویه مقاومت میکردند و گزارشهای صحیحی در این زمینه داریم که از اسرار و اجبار والیهای معاویه و مقاومت مردم سیستان حتی به قیمتهای کلان انجامید یعنی گاهی ناچار بودن جریمههای مالی زیادی بپردازند برای اینکه زیر بار این تحمیل نروند.
سؤال: در خصوص اعتراض مردم سیستان نسبت به شهادت ابا عبدالله الحسین(علیهالسلام) و یارانش، از دیدگاه پژوهشهای تاریخی بفرمایید؟
عرض میکنم که پیشینه بیست سال قبل از حادثه کربلا که در مردم سیستان گزارش شده میتواند یک دست مایه باشد برای تحقق آنچه که درباره قیام مردم سیستان بعد از حادثه کربلا نقل شده. و انسان وقتی تحقیق تاریخی میکند زمینه لازم را در آنجا میبیند اما با توجه به نکاتی که عرض شد میتوان گفت این زمینه در این ناحیه وجود داشته و لذا گزارش تاریخ سیستان را در ارتباط با واکشن اعتراض آمیز مردم سیستان به شهادت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) و یارانش را برای ما مقبول کند و مؤید این نقل مؤلف تاریخ سیستان است ما در نقلهای تاریخی به صرف نقل و منبع و سند اکتفا نمیکنیم بلکه به سراغ مؤیدات و قرائن و شواهد میرویم، در اینجا چنین قرینه وجود دارد و باور پذیر میکند البته شبیه آن درباره دیگر مناطق داشتیم و مثلاً این روح ظلم ستیزی ایرانیان مثل آنچه که در مردم خراسان گزارش شده ولی متاسفانه از این روح ظلم ستیزی و گرایش به اهل بیت در مردم خراسان بنی عباس استفاده کرده و به نفع خودشون پیش میبردند و خودشون را به عنوان اهل بیت جا زدند و ظلمی درباره زید ابن علی شد، سپس درباره یحیی ابن زید شد. در خراسان چقدر مردم به هر حال برخاستن و شوریدن و اعتراض کردن نسبت به این ظلم که صورت گرفته بود به هر حال در مردم مختلف ایران این روحیات و خصلت وجود داشته با وجود کم و زیادش البته برخی نواحی که من نیاز نیست اسم ببرم که متاسفانه با این حرکت شوم معاویه همراه شدند و در جریان سب به امیرالمؤمنین و مقابله با اهل بیت سابقهای خوشی از خودشون بجا نگذاشتند ولی ما درباره مردم سیستان چنین چیزی نمیبینم در حالی که البته تلاشهایی غیر از حرکت بنیامیه هم صورت گرفت مثلاً با توجه به دوری منطقه سیستان از محدودهی حاکمیت اموی بیشتر به سمت شرق رفتند تا آن جا بتوانند فعالیت بیشتری بکنند اما ماندگار نشدند و بازهم هرچه بیشتر میآییم در مناطق سیستان گرایش به سمت تشییع را میبینیم هم در دوره ائمه علیهم السلام و هم در ادوار که به دورهی غیبت نزدیک میشویم اینکه برخی از شیعیان ناحیه بست به هر حال اقبالشان نسبت به ائمه علیهم السلام را نشان دادند بعضی از والیان حاضر در این منطقه که منطقه بست جزو سیستان بزرگ به شمار آوردند منطقه قریب و نزدیک به منطقه سیستان بوده گاهی هم یکی حساب کردند یکی از منطقه شیعه نشین ایران بوده تردید در آن نیست و اینکه مردم آنجا و زنان آنجا فرهنگ آداب و رسم شیعه داشتند از جهت حجاب، از جهت اینکه به هر حال شبیه برخی از مناطق شیعه نشین ایران مثل قم یا مدائن در عراق که گفته شده زنانشان کمتر در ملاء عام حاضر میشدند درباره این مناطق هم گزارشهایی آمده و نیز اینکه برخی از والیان این مناطق به هر حال نسبت به ائمه علیهم السلام علاقه نشان دادند و خراج برخی از کسانی که احساس کردند ناتوان هستند و شیعه هستند بخشیدهاند. این گونه گزارشها درباره این مناطق دیده میشود. نتیجه اینکه پسینه و پیشینهی روحیات مردم سیستان منسوب به آنها پس از حادثهی کربلا را مقبول می نماید به هر حال بدنهی مردمان این منطقه بدنهی سالم و دارای گرایش نسبت به اهل بیت علیهم السلام بوده است
سؤال: در مورد ابعاد واقعه قیام مردم سیستان اگر توضیح دارید بفرمایید در چه حد و چه نحوهی بوده است؟
عرض میکنم چون ما گزارش و تعبیر دقیقی نسبت به این قیام نداریم از جمله منابع ما همان کتاب تاریخ سیستان است که عرض کردم به آن اعتماد کنیم چون زمینههای اعتماد وجود دارد. مدتی پس از حادثه کربلا گزارش میرسد و خبر میرسد به مردمان این منطقه و به هر حال مطلع میشوند از فاجعهای که نسبت به اهل بیت و اسارت اهل بیت اباعبدالله رخ داده و یک حرکت معترضانهای در این منطقه انجام میدهند این طبیعی است چرا که در مدینه هم حدوداً عرض کنم تقریباً دو سال بعد حادثه کربلا آن شورش واقعهٔ حربه رخ داد. در خود کوفه عبدالله ابن عفیف ازدی بلافاصله بعد از اینکه اسراء کربلا را آوردن حرکت اعتراضی انجام داد و طبیعی است در کسانی که طب سلیم و فطرت سلیم داشتند وقتی میشنیدند این ظلم فاحشی که نسبت به اهل بیت شد و به مواجه شدند با آن. در مورد مردم سیستان هم گزارش شده، درباره اینکه رهبری با چه کسی بوده و چگونه بوده و پیامدش چه بوده متاسفانه جزء مبهمات تاریخ است خیلی اطلاعی نداریم اما همین مقدار که در تاریخ برای ما گزارش شده سند افتخاری است برای این منطقه به جهت اینکه مناطق متعددی در آن زمان اعتراض کردند، در ایران و غیر ایران، اما به لحاظ زمانی مهم است که در کوفه با وارد کوفه شدن عبدالله ابن عفیف اعتراض میکنند ولی تک نفره بود خیلی هم مردم کوفه با او همراهی نکردند اما اینکه فاصله زیادی نبوده بین حادثه کربلا و این قیام مردم سیستان و اینکه به هر حال چنین گزارشی در تاریخ به دست ما رسیده که منطقه سیستان که انتظار هم نمیرود چون مناطق محض اسلامی مثل عراق و جزیره العرب از آغاز با اهل بیت سرکار داشتند خب مناطق غربتر ایران انتظار بیشتر میرود یک دفعه از سیستان چنین گزارشی میشنوند جای تمجید دارد
سؤال: راجع به خود کتاب «تاریخ سیستان» اگر نکته نظری دارید که چقدر اعتبار دارد؟
کتاب تاریخ سیستان مجهول المؤلف است اما در مجموعه کتاب متهمی بشمار نمیرود از لحاظ تاریخی و از جهت اعتبار چون با توجه به محتوای کتاب و گزارشات در مجموع تأیید میشود و جسته و گریخته توسط یکی از گزارشهای ما مثل یاقوت حموی یا آثار والبلاد قزوینی اینها آثاری است که برخی گزارشهای مختلف سیستان را تأیید میکنند
حالا بعضی آثار هستند که مجهول مؤلف هستند یا به این احتمال که مؤلف ضعیف یا کم اعتبار شناخته شده ویا به گرایشی یا جریان یا قولی یا امثال اینها ممکنه ضعیف بشمار بیاید اما کتاب تاریخ سیستان از این نوع آثار نیست و در مجموع گزارشهایش مورد تأیید است. هرچند ممکن است اخبار متعددی هم داشته باشد آنجا دیگر تاریخ پژوه سراغ شواهد میرود.
سؤال: آیا مردم سیستان میتوانند با این واقعه هویت خودشان را احیا کنند؟
من عرض میکنم این ذوقی که به خرج داده شده است و این مناسبت در نظر گرفته شود در حالی که یک مناسبت مختص شیعی نیست و مردم آن منطقه از هر دو قشر شیعه و اهل سنت هستند و اباعبدالله(علیه السلام) مقبول و محبوب همة مسلمانان است که یک امر مشترکی انتخاب شده و چه هویتی بهتر و چه بهانهای و چه نقطه مشترک بهتر از اهل بیت (علیهم السلام) است و آنچه که ارتباط با اهل بیت میباشد مقبول همه مسلمانان است. علمای اهل سنت در لعن کردن یزید بخاطر حادثه کربلا همفکر و همراه شیعه هستند همین امروزه کم نیستند از محفل اهل سنت و علمای اهل سنت که عزاداری دارند برای اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) لذا در بحث حادثة کربلا با ما نظر مشترک دارند یک ابزاری برای وحدت بیشتر در آن منطقه بشود بنظرم خیلی انتخاب خوبی بوده است و انشاءالله هم نقطه شروع برای وحدت بیشتر بشود و هم آغازی برای ترویج بیشتر مبانی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) که خوشبختانه عالمان منسوب به اهل سنت با اهل بیت هم مشکل ندارند و طبیعتاً مخالفتی ندارند.
17- دکتر محمد رضا سنگری نویسنده، محقق و عاشورا پژوه
مقاله سیستان پیشاهنگ پایداری ایرانی پس از عاشورا
چکیده: روحیه آزادمنشی دفاع از مظلوم و ستیز با بیداد در مردم ایران زمین پیشینهای دیرینه دارد پس از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری نخستین مردمانی که به خونخواهی و انتقام شهدای کربلا برمیخیزند مردم سیستان هستند چرایی و چگونگی این قیام و علل و عوامل آنها موضوع این مقاله است در این مقاله زمینه های فرهنگی و تاریخی نهضت سیستان تحلیل و تبدیل می شود
واژگان کلیدی ایران قیام عاشورا خونخواهی و انتقام سیستان
ستم ستیزی و عدالت خواهی و حمایت از مظلوم از ویژگیهای مردم ایران به ویژه پس از ایمان و گرایش به اسلام است ایرانیان نسبت به اهل بیت(ع) ارادت و عشق ورزی ویژهای داشتهاند این ارادت و محبت هم رهاورد مشاهده رفتار و سلوک و منش اهل بیت(ع) و هم معرفت و فهمی بوده است که از روایات پیامبر(ص) درباره فضائل و جایگاه و پایگاه رفیع آنان داشتهاند ایرانیان از حدود دهه دوم و دهه سوم هجری انس و الفت نزدیک بازیست و سیره خاندان پیامبر یافتهاند. در دهه چهارم هجرت این ارادت و محبت با حضور و درک محضر علی بن ابیطالب(ع) در کوفه به اوج خود رسید ایرانیان در کوفه آنان را موالی می نامیدند در سفر به ایران فرهنگ علوی و تشیع را اشاعه می دادند و همین است که در عصر حاکمیت اموی ایرانیان مدافعان اهل بیت شناخته می شوند و بنا به نقل از زکریا بن محمد قزوینی در سال ۴۱ هجری یک سال پس از شهادت علی علیه السلام وقتی معاویه فرمان داد که علی(ع) را در همه بلاد و منابر صبر و لعن کنند مردم سیستان تن به این کار نسپردند و حتی در قرارداد صلح با حاکمان اموی این امتناع را گنجاندن د و حاکمان گماشته از سوی امویان ناگزیر به این خواسته گردن نهاده اند و آنان را آزاد گذاردند.(1) همانجا قزوینی در مورد زنان مدائن و زنان شیعه منطقه دیلمان نیز گزارش می دهد که زنان در روز از خانه بیرون نمی آمدند و حجاب و موازین اسلامی را رعایت می کردند.(2)
حضور یاران برجسته و شخصیتهای باورمند به اهل بیت در این گرایش ها و ارادت ها بی تاثیر نبوده است در جنگها و فتوحات در مناطق گوناگون ایران مانند ری و گرگان مازندران مناطق مرکزی و جنوبی و آمدن برخی از اصحاب پیامبر یا تابعین مردم ایران با معارف اهل بیت و منش و کنش آنان آشنا میشدند و همین سبب دلبستگی و پیوستگی آنان به خاندان پیامبر می شد زهیر بن القین یار بزرگ اباعبدالله الحسین(ع) هنگام پیوستن به امام حسین(ع) خطاب به همراهانش گفت زمانی که به جنگ بلنجر(3) رفته بودیم به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم و بسیار شادمان و خوشحال شدیم سلمان فارسی(در تاریخ طبری ج ۵ ص ۳۹۶ سلمان باهلی) که همراه ما بود گفت آنگاه که سید جوانان آل محمد را درک کردید از پیکار و کشته شدن در رکاب او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان خواهید شد(4)
حضور ایرانیان در قیام مختار ثقفی در سال ۶۶هجری- پنج سال پس از وقوع عاشورا- چنان چشمگیروگسترده بوده است که نوشته اند بیست هزار نفر از سپاه مختار به نام جند حمراء (سپاه سرخ) موالی بودند و هنگام حرکت سپاہ مختار بیش از عربی زبان فارسی شنیده می شد.(5)
این حضور نشان می دهد که ایرانیان در آن روزگار چند ویژگی داشته اند.
ا. اسلام علوی۔ اسلام راستین و حق جویانه و ستم ستیزانه- را برگزیده اند و در این راه آماده فداکاری ودفاع و جانفشانی بوده اند.
. 2حکومت بنی امیه و فساد آن را به خوبی می شناخته اند و در مرزبندی دقیق میان اسلام اموی
واسلام علوی به انتخاب درست و روشن رسیده اند.
. ۳. سکوت ومماشات وترس و سازش در جامعه ایرانی نبوده و مردم ایران با همان روح آزادگی و جوانمردی که در اسلاف آنان بوده و نمونه های فراوان آن را در آثار ادبی واخلاقی می یابیم، در مقابل بیداد اموی ایستاده اند.
یکی از گزارش های مشهور که در تاریخ طبری آمده است ماجرای یزید ابن مفرغ شاعر است که عبادبن زیاد- برادرعبیدالله زیاد- راکه حاکم سیستان بود هجوکرد: عبادبن زیاددر فاصله سالهای ۵۴ تا ۶۱ ق یعنی حدود هفت سال حاکم سیستان بود. یزید ابن مفرغ در سالی که علوفه اندک شده بود و خطر مرگ احشام مردم می رفت، عبادبن زیاد را هجو کرد. عباد ریشی بلندداشت وابن مفرغ، ریش بلند اورا به سخره گرفت و گفت: اگراین ریش ها علف بود امی توانستیم اسبان مسلمین راسير کنيم(6)
با این سخن، عبادبن زياد مانع خروج يزيد ابن مفرغ از سیستان شد و او را زندانی کرد. ابن مفرغ در زندان به هجو عبادبن زیاد ادامه داد، ولی بعد برای رهایی از شکنجه و زندان، جمله ای گفت که معنای آن این بود که عباداو را زندانی کرده است تا به راه راست هدایت شود. عباد با این جمله او را آزاد کردو ابن مفرغ به بصره و از آنجا شهر به شهر میگریخت و به هجو زیادبن ابيه و فرزندانش ازجمله عبيدالله زیاد می پرداخت و سروده های او زبان به زبان تکرار و منتشر می شد و مردم – به ویژه مردم بصره- با شادمانی سروده های او را زمزمه می کردند.(7)
سرانجام عبیدالله زیاد و برادرانش تصمیم به دستگیری او گرفتند. عبادبن زیادهمه هجوهای یزید ابن مفرغ را جمع آوری کرد و نزد برادرش عبيدالله زیاد برد تا بتواند توسط عبيدالله از معاویه، حکم قتل ابن مفرغ را طلب کند. معاویه گفت: او را تنبیه کن ولی به قتل نرسان. ابن مفرغ از ترس تنبيه به بزرگان بصره از جمله منذر بن جارود- پدرزن عبيدالله زياد- پناه برد و در منزل او پنهان شد. عبيدالله زیادکه مخفیگاه او را می دانست، منذر را نزد خودخواند و همان موقع دستور دستگیری یزید ابن مفرغ را صادر کرد.
پس از دستگیری و زندانی کردن، عبیدالله زیاد برای خوار ساختن وتحقیریزید ابن مفرغ، دارویی مسهل از نبيذ وشبرم به او خورانیدو او را برخری سوار کرد وگربه و ماده خوکی نیز به آن خربست و دستور داد او را در کوچه های بصره بچرخانند. یزید ابن مفرغ که لباس خود را به سبب اسهال آلوده نموده بود، باهر بانگ برآوردن ماده خوک، بیت شعر عربی میگفت و سمیه راهجومی کرد. کودکان بصره که درشگفت از این کار عبيدالله و رفتاریزید ابن مفرغ بودند به زبان فارسی می گفتند: این چیست؟ وشاعر در پاسخ به پرسش آنان می گفت:
آب است و نبینداست
عصارات زہیب است
سمیه رو سپید است(8)
عبیدالله زیاد مجددا یزید ابن مفرغ را به زندان افکند و سپس او را مجددا به سیستان نزد برادرش عباد بن زياد فرستاد. این شعرکه بسیار مشهور است جز آنکه نشان می دهد ایرانیان در بصرہ زبیست می کرده اند، تصویری از اعتراض و مقاومت ایرانیان را در برابر بنی امیه و حاکمان گماشته عبيدالله زیاد در ایران به ویژه در منطقه سیستان نشان می دهد.(9)
هرچند یزید ابن مفرغ بعدها به کرمان رفت، اما پس از مرگ یزید وفرار عبیدالله زیاد از بصره و رفتن به شام در سال ۶۴ هجری، مجددا به هجوعبيدالله زياد پرداخت و پس از کشته شدن عبيدالله زیاد در سال ۶۶ هجری به دست ابراهیم بن مالک اشتر، نیز قصیده ای در سرزنش و تحقیر وهجووی سرود. شعریزید ابن مفرغ پیش از وقوع کربلا شهرت و رواج داشته است و معلوم است که در مکه و مدینه شعرهای او با حافظه مردم گره خورده بود چراکه امام حسین (ع) دو بیت از ابيات يزيد ابن مفرغ را به کار گرفته است. ابيات يزيد ابن مفرغ حمیری که امام در آغاز حرکت بدانها تمثل پیدا کردند این دو بیت است.
الاذعرت السوام في فلق الصبح مغيرا
ولا دعيت يزيدا
يوم أعطى مخافة الموت ضيما
والمنايا يرصدنني أن احيدا(10)
من آن قهرمان دلیر نباشم که هنگام هجوم به دشمن در سپیده مان، حیوانات بیابان به وحشت و هراس می افتادند ونام من یزید ابن مفرغ نباشد اگر از بیم مرگ، دست بیعت در دست دشمن بگذارم زیرا راه گریزی از مرگ نیست و هرچه از مرگ بگریزم، مرگ در کمین من خواهد بود.
این دو بیت برگرفته از سروده ای است که يزيد این مفرغ در بصره در زندان عبيدالله بن زیاد سروده است.(11)
سروده های یزید ابن مفرغ در سیستان در بیداری فکری جامعه و شناساندن چهرۀ خاندان زیادبن ابيه و به ویژه جنایات عبیدالله زیاد بسیار مؤثر بوده است. این سروده ها از سیستان به دیگر مناطق ایران و فارسی زبانان بصره منتقل می شده است. نیز سروده های وی در بصره- به ویژه در زندان عبيدالله زیاد به ایران می رسیده است.
می توان گفت: سیستان زودتر از دیگر مناطق ایران، در دفاع از امیر مؤمنان علی (ع) و رویارویی با دست نشاندگان حکومت اموی، قیام و عکس العمل داشته است. همان گونه که پیش تر اشاره شد از دشنام و ناسزاگویی به على امتناع کردند و چنان بر این مهم پای می فشردند که حکام اموی ناگزیرتسلیم شدند. در فاصله سالهای ۴۰ تا ۶۰ هجری گماشتگان حکومت اموی هرگز در سیستان آرامش نداشتند و روشنگری های شاعران و شیعیان به ویژه یزید ابن مفرغ عرصه را بر آنها تنگ کرد.
آیا نمی توان گفت که سیستان، سرزمین پهلوانان و قهرمانان شاهنامه و مردم نژاده و آزاده وارث فرهنگ اصیلی بوده که زمینه فکری و روحی آنها را در دفاع از خاندان پیامبر (ص) و فرزندان علی (ع) فراهم ساخته است؟
ایا میراث عظیم فرهنگی در کنار حضوریاران و صحابه پیامبر(
ص) و علی (ع) در این منطقه سبب آن آزادمنشی و بیدادستیزی نشده است؟
آیا نمی توان گفت که شعله های قیام و خیزش و طرد حاکمان تباهکار اموی در دیگر مناطق ایران ملهم از سیستان بوده و سیستان نخستین خاستگاه عشق به اهل بیت (ع) و دفاع از آرمان نبوی و علوی بوده است؟
این مدعا را کمی بعد از واقعه کربلا و حرکت مردم سیستان برای خون خواهی و انتقام شهدای مظلوم کربلا میتوان اثبات کرد. نویسنده کتاب تاريخ سیستان، پس از بیان واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش و اسارت اهل بیت این گونه می نویسد: « مردم سیستان پس از شنیدن این خبر، عليه عبادبن زیاد برادر عبيدالله زياد- حاکم سیستان برخاستند. حکمران سیستان هم نیروی شرطه (نیروی انتظامی) سیستان را برعهده داشت و هم محکمۂ قضا در قبضه او بود. او با این همه نیرو و امکان در مقابل خشم و قیام مردم تاب نیاورد و با برداشتن بیست میلیون درهم موجودی بیت المال از سیستان گریخت وسرزمین سیستان مدتها بدون حاکم و والی بود. عبيدالله زیاد ناگزیردو برادر دیگرش یعنی یزیدبن زیاد و ابوعبیدہ بن زیاد را با هم به سيستان فرستاد تا سيستان را آرام کنند و به حکومت ادامه دهند.(12) این گزارش کوتاه نشان می دهد، نخستین سرزمینی که در ایران به دادخواهی وبيدادستیزی و مقابله با حکومت یزید برخاسته، سیستان بوده است. سرزمین سیستان پیشاهنگ ومطلع سلسله مبارزات علیه بیداد اموی و سپس حکومت عباسی است؛ مجاهدت و مبارزه ای که بعدها تمام جغرافیای ایران آن روزگار را فرا می گیرد و زمینه تشکیل حکومت های ایرانی در قرن سوم و چهارم را فراهم می آورد.
1-آثار البلاد و اخبار العباد ذکر یا محمد محمود قزوینی ترجمه جهانگیر میرزا قاجار تصحیح میرهاشم محدث تهران امیرکبیر ۱۳۷۳ ش ص۲۵۹)
2- همان ص۲۰۲ ،۴۵۳
3-بلنجر یا برنجر شهری در قفقاز شمالی میان شهرهای در بندر و سمندر و در سرزمین خزر (الفتوح ابن اعثم کوفی به کوشش علی شیری بیروت ۱۴۱۱ق ج۲ ص۳۴۵ معجم البلدان یاقوت حموی ج۱ ص۷۲۹)
4- الارشاد: شیخ مفید جلد ۲ صفحه ۷۳ کنگره جهانی هزاره شیخ مفید الکامل فی التاریخ ابن اثیر جلد ۴ صفحه ۴۲ مقتل الحسین خوارزمی جلد ۲ صفحه ۳۲۳
5.تاریخ طبری: محمد بن جریر طبری، ج۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م، ص۴۰.
6.تاریخ سیستان: به کوشش محمدتقی بهار، تهران،
۱۳۶۶ش، ص ۲۳۵
7- ، الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، به کوشش عبدالكريم ابراهيم رباوی، قاهره، ۱۳۹۰ق، ج ۱۸، ص۲۵۷-۲۶۸
۸. تاریخ طبری، ج۵، ص ۳۱۸-۳۱۹، تاریخ سیستان: ص ۹۶.
۹. الاغانی، ج ۱۸، ص ۸۴-۸۱ و ۲۸۶.
۱۰. تاریخ طبری، ج ۵، ص ۳۴۲، مروج الذهب: ج ۳، ص ۶۴ الفتوح: ج ۵، ص ۲۲.
۱۱ ۔ سید اسماعیل حمیری شاعر و دفاع از امیرمؤمنان شعر سرود
خمیری شاعر مشهور شیعی که درباره غدیر ومنان شعر سروده است نوه دختری یزید ابن
است.(وفيات الأعيان : ابن خلکان، ص ۳۵۳)
۱۲. تاریخ سیستان: با تصحیح و مقدمه ملک الشعرای بهاره تهران ، چاپ کلاله خاوره ۱۳۱۴ ش، صص ۱۰۰ .۱۰۱.
منبع: فصلنامه اندیشه نامه پایداری صص26 تا 30
بررسی اجمالی اولین قیام بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در سیستان
دلایل اثبات قیام مردم سیستان بخونخواهی امام حسین (علیه السلام)
مهمترین دلایل اثبات قیام به طور خلاصه پرداخته می شود.
صحتوسقم یک واقعه تاریخی را از طرق مختلفی می توان ثابت کرد؛ یکی از اين راه ها، استفاده از شواهد تاریخی در تائید یا رد آن واقعه است.
قیام مردم سیستان در دفاع از حرم ابی عبدالله(علیه السلام) در سال 61 هجری به صراحت در کتاب تاریخ سیستان نقلشده و روایتی یگانه است، اما شواهد و مستندات تاریخی این موضوع را تائید میکند که بهاجمال به آن اشاره میگردد .
این موضوع در کتابی بیانشده است که این کتاب از کتب معتبر محلی است و مورد تائید تاریخدانان است
استفاده مولف تاریخ سیستان از منابع ارزشمندی که امروزه بسیاری از آنها در دسترس نیستند.
مىتوان آن را عرض يكى از سه كتاب قديم نثر فارسى: تاريخ بلعمى، تاريخ بيهقى و تاريخ گرديزى كه فعلا معروفاند شمرد و بلكه چنانكه خواهيم گفت تركيبات و لغات و اصطلاحاتى درين كتاب هست كه آن را از بيهقى و گرديزى هم كهنهتر مىنمايد.( محمد تقی ملک الشعرء بهار مقدمه ی کتاب تاريخ سيستان ص9)
گذشته از مزيتهاى ادبى كه گذشت و بعد از مطالعۀ كتاب بيشتر از آنچه گفته شد خوانندگان را بنظر خواهد رسيد، اين كتاب را مزايائى است تاريخى كه بسى سودمند و قابل توجه و مفيد بعلم تاريخ است.(محمد تقی ملک الشعرء بهار مقدمه ی کتاب تاریخ سیستان، ص۳۱)
این کتاب، کتابی ارزشمندی درباره رویدادهای ایران در سده ی نخستین اسلامی است.(شناخت و نقد منابع و مآخذ تاريخ ايران بعد از اسلام ص 13)
امروزه مطالعات جدید تاریخی سمت تاریخ اجتماعی میرود خصوصاً تاریخ محلی رفته است و به تواریخ محلی خیلی اعتبار میدهند و یکی از اسناد و مدارک معتبر همین تاریخهایی هستند که به یک منطقه جغرافیایی تعلق دارند و تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در قالب مسائل مربوط به یک شهر به ما انتقال دادند… این کتاب معتبر است و یک دانشمند این مطالب را نوشته و بعداً دانشمندان دیگران مطالب را ادامه دادند. (دکتر منتظرالقائم استاد تمام تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان)
….
چند نکته دیگر در باب اعتبار کتاب تاریخ سیستان بیان شده:
اول: موضوع قیام در قسمت اول کتاب بیان شده و قسمت اول متعلق به نیمه اول قرن پنجم هجری است و تاریخ دانان معتقدند این قسمت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
دوم: اکثر مطالب این کتب همسو با دیگر منابع تاریخی است خصوصاً قسمت اول این کتاب
مهمترین ایرادی که بر تاریخ سیستان واردشده عدم ذکر نویسنده این کتاب است البته نام دو نفر به عنوان احتمال بیانشده است اما دقت شود که گرچه معلوم بودن نام نویسنده خوب است اما اصل اعتبار مطالب کتاب تنها متکی بر نام نویسنده نیست و تحلیل محتوای کتاب با دیگر کتب تاریخی او را تائید می¬کند. بنابراین کتاب تاریخ سیستان مورد توجه و مرجع مورخین است و منبعی که این کتاب را کتاب غیر معتبر بداند یافت نشد.
……………………………………………………………..
اعتبار مطلب تاریخ سیستان در خصوص قیام مردم سیستان به خونخواهی امام حسین(علیه السلام)
«پس چون این خبر(شهادت امام حسین(ع)و یاران او) به سیستان آمد، مردمان سیستان گفتند: نه نیكو طریقتی برگرفت یزید كه با فرزندان رسول(علیهمالسلام) چنین كرد. پاره ای شورش اندر گرفتند. عبّاد، سیستان هم به مردمان سیستان سپرد، بیست بار هزار هزار درهم اندر بیتالمال جمع شده بود از غنائم كابل و دیگر مالها برگرفت و به بصره باز شد. عبیدالله بن زیاد برادر خویش یزید بن زیاد را و دیگر برادر بوعبیده زیاد را به سیستان فرستاد اندر اول سنه ی اثنی و ستین.»(تاریخ سیستان ص100)
برای تائید این واقعه تاریخی باید سه موضوع مورد بررسی قرار گیرد:
اول: آیا فضای فکری مردم منطقه مستعد این گونه قیام بوده است یا نه؟
دوم: آیا دیگر منابع تاریخی این موضوع را تائید می کند یا نه
سوم: آیا معارضی در مقابل این موضوع وجود دارد یا نه؟
چهارم: دیدگاه تاریخ دانان معاصر در این موضوع چیست؟
دلیل اول:فضای فکری حاکم بر منطقه در عصر قیام
الف: مردم سیستان انسان های متدین بودند از این رو صلح آنها با لشکر اسلام براساس باور دینی بوده است.( تاریخ سیستان، ص 80 تا 82.)
ب: روحیه حق طلبی و جنگاوری مردم آن زمان(آثار البلاد و اخبار العباد، ص 202.)
ج: تفکرات ولایی تفکر حاکم بر منطقه چه قبل از قیام مردم سیستان و چه بعد از آن.
قبل از قیام: جلوه هایی از جانفشانی و تحمل سختی بخاطر اهل بیت قبل قیام وجود داشته است
سال 36 هـ: حضور در جنگ صفین شهادت یک سیستانی در رکاب حضرت علی(علیه السلام)( الإكمال ج1 ص 295، تهذیب التهذیب ج4ص169)
41هـ تا 99هـ: امتناع از لعن حضرت علی(علیه السلام) با وجود فشار از جانب بنی امیه بر مردم و تنظیم صلحنامه با بنی امیه مبنی بر عدم لعن(معجم البلدان ج 3 ص 193.و…)
سال 45 هـ: برحق دانستن حضرت علی(علیه السلام) بعد پیامبر و مذمت عملکرد معاویه در جنگ صفین خطاب به حاکم اموی(تاریخ سیستان، ص 89.)
بعد از قیام بخونخواهی امام حسین(علیه السلام)
سال 81 هـ: شروع قیام علیه حجاج بن یوسف ثقفی از دشمنان اهل بیت(علیه السلام) از سیستان نامه به امام سجاد برای بیعت و بیعت با حسن مثنی(المصابيح في السيرة ص: 344، اعیان الشیعه ج 5 ص45…)
سال 140 هـ: مقابله با خوارج به دلیل فحش به امیرالمومنین در حمایت از حضرت علی(علیه السلام) و شهادت جمعی در این راه(اختصاص ص 207.)
پیشینه بیست سال قبل از حادثه کربلا که در مردم سیستان گزارش شده میتواند یک دست مایه باشد برای تحقق آنچه که درباره قیام مردم سیستان بعد از حادثه کربلا نقل شده. و انسان يك وقت تحقیق تاریخی درباره عملکرد منطقه ای نقل میکند اما وقتي تحليل تاريخي مي كند زمینه لازم را در آنجا نمیبیند اما با توجه به نکاتی که عرض شد میتوان گفت این زمینه در این ناحیه وجود داشته و لذا گزارش تاریخ سیستان را در ارتباط با واکشن اعتراض آمیز مردم سیستان به شهادت اباعبدالله الحسین(علیه¬السلام) و یارانش را برای ما مقبول کند و نقلي كه هرچند متفرد است ما در نقلهای تاریخی به صرف نقل و منبع و سند اکتفا نمیکنیم بلکه به سراغ مؤیدات و قرائن و شواهد میرویم.
(برگرفته از مصاحبه دکتر محمد رضا جباری هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره))
دلیل دوم:تائید محتوای تاریخ سیستان در خصوص قیام به وسیله دیگر منابع تاریخی
اکثر مطلبی که تاریخ سیستان نقل میکند شواهدی در دیگر منابع تاریخی دارد
- وجود ناامنی در سیستان و تحرکاتی علیه حاکمیت بعد شهادت امام حسین در منطقه. (تاریخنامه طبری، ج4، ص716.)
- ارتباط بین سلب حاکمیت سیستان و خراسان با ناامنی منطقه و موضوع شركت عبیدالله در شهادت امام حسین. (همان).
- حاکمیت عباد بن زیاد بر سیستان در سال 61 هجری. ( همان، ج5، ص471، الکامل فی التاریخ، ج4، ص 96.)
- تغییر حاکمیت سیستان بعد از شهادت امام حسین. ( البدایه و النهایه، ج8، ص211 ـ 212؛ البدء و التاریخ، ج6، ص15؛ ترجمه تاریخ ابن خلدون، ج2، ص217؛ فتوح البلدان، ص385.)
- ارتباط تغییر حاکمیت بصره بر سیستان و خراسان و به تبع آن تغییر حاکم سیستان با واقعه کربلا و شراکت عبیدالله در شهادت امام حسین 7. (تاریخ الطبری، ج4، ص 716؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص 96.)
- خروج عباد از سیستان بعد شهادت امام حسین 7.( تاریخ الطبری، ج5، ص471؛ الکامل فی التاریخ، ج، ص 96.)
- بی حاکم بودن سیستان در برههای از زمان.( تاریخ الطبری، ج5، ص471؛ الکامل فی التاریخ، ج، ص 96.)
- جمع کردن اموال غنایم و خروج آنها از سیستان.( تاریخ الطبری، ج5، ص471؛ الکامل فی التاریخ، ج 4، ص96؛ نهایه الأرب فی فنون الأدب، ص20 ـ 483.)
- وقوع قیام در سال 62 هجری قمری.( ر.ک: تاریخ دمشق، ج 26، ص 234؛ تاریخ الإسلام تدمری، ج4، ص155؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 219؛ المعارف ابن قتیبه، ص 348.)
- انتخاب یزید بن زیاد به حاکمیت سیستان.( تاریخ الطبری، ج5، ص471؛ فتوح البلدان، ص385؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص96.)
- همراهی ابوعبیده بن زیاد با یزید بن زیاد در سیستان.( الکامل فی التاریخ، ج4، ص97؛ المعارف، ص348.)
- سلب اختیار انتخاب حاکم سیستان از عبیدالله (حاکم بصره) به دلیل شرکت در شهادت امام حسین علیه السلام.( تاریخنامه طبری، ج4، ص716.)
دلیل سوم: عدوم وجود معارض با موضوع قیام
هیچ نقل تاریخی یا روایتی صحیحی معارض این موضوع وجود ندارد تنها یک روایت از امام صادق(علیه السلام) در مذمت مردم سیستان نقل شده است که این روایت ضعف محتوایی و سندی دارد._(رجوع شود به کتاب نخستین قیام)
جواب یک شبهه
تنها یک قسمت از متن تاریخ سیستان با دیگر کتب تاریخی همسو نیست و آن فرستادن یزید بن زیاد توسط عبیدالله بن زیاد
در تاریخ سیستان آمده و در دیگر منابع تاریخی فرستادن یزید بن زیاد توسط سلم بن زیاد بوده است.
ممکن است اشکال شود که برادر دیگر عبیدالله بر سیستان حاکم شده بنابر این انتخاب فرزند دیگر زیاد حاکی از عدم ارتباط این موضوع با قیام است.
جواب: در خانواده زیاد بعضی عبید الله را به خاطر واقعه کربلا سرزنش کردند از جمله عثمان بن زياد برادر عبیدالله گفت : «به خدا دلم مىخواست در بينى هر يك از بنى زياد تا بهروز رستاخيز، حلقه مهارى بود، اما حسين كشته نشده بود.» ونیز مرجانه مادر عبیدالله نیز از معترضین به عمل عبیدالله بود. –
(ترجمه تاريخ طبري ج7،/ 3082- تاریخ اسلام از سقیفه تا کربلا ص476)
بين سلم و عبيد الله تفاوت فکری و دشمنی بوده است «ولى يزيد ابن معاوية سلم بن زياد خراسان، وكان بينه وبين أخيه عبيد الله بن زياد عناد شديد» البلدان/131
اما روابط بين عبید الله و عباد دوستانه بوده است
فكتب عبيد الله بن زياد إلى عباد أخيه – وكان له صديقاً – يخبره بولاية سلم، فقسم عباد ما في بيت المال في عبيده تاريخ الأمم والرسل والملوك- الطبري ج3ص345، الكامل فی التاریخ،ج4،ص:96
ضمن اینکه سلم زمان معاویه سابقه ی حاکمیت بر سیستان را داشته است و با افکار مردم سیستان آشنا بوده است (ترجمه تاریخ طبری ج5/ 2015 )
مدح سلم در کتب تاریخی و رجالی
ابن قتیبه ی دینوری درباره ی سلم نقل کرده است: «اما سلم بن زیاد فكنیته أبوحرب وكان أجود بنی زیاد.» طبری هم در این زمینه نوشته است: «مردم خراسان هیچ امیری را مانند سلم بن زیاد دوست نداشته اند و در آن سال ها كه سلم در خراسان بود بیشتر از بیست هزار مولود را به خاطر دوستی كه با سلم داشتند، سلم نام كردند.»- المعارف، /348.- ترجمه ي تاريخ طبري، ج 7، ص 3172.
این موضوع مورد تائید بسیاری از اساتید تاریخ اسلام در حوزه علمیه قم و دانشگاه های مختلف کشور رسیده است که قبلا بیان شد
مجموع این دلایل وقوع این قیام را لحاظ تاریخی تائید می کند.و متن تاریخ سیستان در ارتباط با قیام مردم سیستان مورد می باشد.
اهمیت نخستین_قیام بخونخواهی امام حسین علیه السلام ازنگاه دکتر رجبی دوانی
اهمیت گرامیداشت نخستین قیام بخونخواهی امام حسین در هویت بخشی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رهداررئیس موسسه فتوح اندیشه
ضرب سکه همراه با آیه مودت در سیستان در زمان امام صادق علیه السلام

درهم، ضرب شده به سیستان،در سال132 ق
رو: لا اله الا الله، وحده لاشریک له / بسم الله، ضرب هذا الدرهم بسجستان سنه اثنتین و ثلاثین و مائه / قل لَا أَسئلکم علیه أَجرًا إِلا الموده فی القربی پشت: الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد/ محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
پاسخ به شبهات و سؤالات