حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد رهدار
در تمام مقاطع تاریخی گذشته ما شیعیان هر موقع در منگنه قرار میگرفتند و احساس میکردند از جانب یک عامل بیرونی دارد آگاهانه هویت آنها مورد حمله و هجمه قرار میگیره ، اینها معمولاً از طریق مراجعه به کربلای امام حسین علیه السلام سعی کردند مقابله کنند و هویت خودشان را نگه دارند دشمنان هم این را میدانستند یعنی مخالفین ما هم این را میدانستند که در واقع مولفه ی کربلای امام حسین علیه السلام یکی از مؤلفههای قوی هست و به همین علت هم در صدر برنامههای تحقیقی و تالیفی آنها قرار میگرفت مثلاً از همان اول حضور امامان معصوم در دوره بنی امیه که دشمنی آنها با اهل بیت (علیهم السلام) کاملاً آشکار بوده است و یا مثلاً در دوره بنی عباس که آنها خودشان را عمو زادههای اهل بیت میدانستند وقتی کار به جاهای باریک میکشید شمشیر را از رو مي بستند ، مثلا مدل دوره ي فرض کنید که متوکل، اولین جایی را که آنها نشانه رفتند تا شیعیان را بزنند آیینهای مربوط به احیای واقعه ی کربلا بوده است و شیعیان در مقابله با فشار حکومتی و خفقان سیاسی، از قضا شیعیان نيز بر بر احیای همین مولفه های کربلایی پافشاری کردند و انگشت بر روي آن گذاشتند..آنقدر بر این مسئله پافشاری داشتن و بلکه خود آگاه بودن نسبت به این مسئله،؛ و حتی در تاریخ داریم که وقتی احیای امر کربلا مقتضی این شده که یک شیعه ای فرزند خودش را در بازار برده فروشان بفروشد و با پول آن امر امام حسین را احیاء کند از این کار دریغ نکردن و این کار را کرده اند.
هویت دینی در بستر تاریخی کربلای امام حسین قوی ترین بستر
این نکته این را خواستم بگويم که در بحث هویت دینی در واقع بستر تاریخی کربلای امام حسین (علیه السلام) تقریبا مي توان گفت قوی ترین بستری هست که در عقبه تاریخی ما شیعیان تجربه کرده ایم، در بازسازی هویت ما و در تقویت هویت ما….
بله مسئله ی واقعه کربلا و بعد امتداد تاریخی واقعه کربلا این طور نیست که همه ی مسلمانان حتی همه شیعیان به یک اندازه در واقع در آن شریک باشند شما فرض کنید در صدر اسلام خود کوفه نقش پررنگی در نهضت توابین ایفا کرد ،یا در نهضت مختار و در نهضت زید بن علی، و حتی نهضت هایی که دور از کوفه اتفاق می افتاد، اما از طریق کوفه حمایت معنوی حمایت مادی می شدند، مانند مثلا قیام شهدای فخ و قیام ابن طباطبا،
و در همان حال فرض کنید شیعیان شهری مانند مدینه این اندازه به میدان نیامدند و نقش آفرینی نکردند …
اما ما مردم سیستان این افتخار را داریم که در همان صدر اسلام برای واقعه ی کربلا ، که بیشترین در واقع نقش را در هویت سازی هم مسلمانان و بطور خاص هم شیعیان داشته اند ، و بلکه بعنوان اولین اقدام و حرکت اجتماعی سیاسی و اولین نهضت، ایفای نقش بکنیم…، و این افتخار نصیب ما سیستانی ها از طریق به میدان آمدن به موقع اجداد مان شده است، سالها بلکه قرن ها از اين قضيه گذشته است و ما از بازخوانی این واقعه محروم بوده ایم و به رقم اینکه مثلا در کتاب تاریخی و اسناد مکفی داشته است، ما به دلایلی به این قضیه مراجعه نکرده ایم، و می توان دلایل تحقیقی برایش ذکر کرد که الان در موقع بحث آن نیستم.
اما در هر حال در سالهای اخیر، این توجه در واقع عمومی شد و این ارتکاب در همه ی ما بوجود آمد و این مطالبه حتی در ما ایجاد شدو تبدیل به یک مطالبه شد، که ما در یادروز قیام سیستانی ها به خونخواهی امام حسین این اقدام را تکریم کنیم و به بهانه آن تکریم یکبار دیگر عهد تاریخی خودمان را با کربلا وثیق کنیم و کربلا را مکاناً از سرزمین عراق به تمام سرزمین های دیگر از سرزمین خودمان سیستان ، امتداد بدهیم.
این حرکت ،حرکت بسیار مبارکی است، و تلاشی صورت گرفته به همت خیلی از دوستان، بسیاری تاریخ دانان در همه ی جای کشور و عزیزانی که مسائل اجرایی این برنامه را در تهران و جای های دیگر پیگیری کردند، این الان به جایی رسیده که برای مسئولین کلان کشور دغدغه شده، و خوشبختانه تا کنون با مانع جدی برخورد نکرده است و این یه مسیری هست ، حالا زحمات خودش را دارد ، ولی با این حال بنظر می¬رسد که هماهنگی مسئولین بالا دست نظام ، بخواهند تقدیری از این قضیه صورت بگیرد ، همینطور که معلوم مي باشد هماهنگی هستند…
در این قضیه در واقع یک وظیفه ای مسئولین دارند، و یک وظیفه هم عزیزانی که امور اجرایی این قضیه را به عهده دارند و پیگیری می کنند ، این وظیفه را دارند ، و یک وظیفه هم عزیزان بصورت عام، روحانیت معزز ، مبلغین و مردم بر عهده دارند، این وظیفه ای هست که این اتفاق بزرگ باید نشر داده بشود.
دو نکته ی مهم در ارتباط گرامیداشت نخستین قیام خونخواهی امام حسین توسط مردم سیستان
دو نکته را در این خصوص می خواهم بیان کنم :
تقویت سابقه مذهبی و دینی بر حس ناسیونالیستی
یکی اینکه در مقام تبلیغ فرهنگ امام حسین (علیه السلام) و تبیین قیام سیستانها برای خونخواهی واقعه ی کربلا، این تبیین در واقع به صورتی ایجاد نشود که حس ناسیونالیستی مردم بر سابقه ی مذهبی و دینی آن غلبه کند.
ببینید هر قوم و ملتی دیگری که به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) بپا می خواست ما آنها تکریم کردیم و سیستانی ها که این اقدام را کردند هم تکریم می کنیم و هم افتخار می کنیم، چرا که اینجا سرزمین آبا و اجدادی ما هست لکن حیث افتخاریش همان افتخار مذهبی است نه اینکه این افتخار در لایه قومیتی برای ما نمی باشد قطعا افتخار دارد ولی این را می خواهم بگویم که ما اول شیعه هستیم بعد سیستانی هستیم این مساله را طوری تبلیغ نکنیم که اگر غیر سیستانی ها بخواهند در مدار لطف امام حسین(ع) قرار بگیرند و قدمی در تکریم این واقعه بردارند به دلیل جنس و نوع تبلیغ ما محروم گردند، مانند قوم بلوچ به دلیل محبت به امام حسین (علیه السلام)… و یا از خراسانات و یا شیعیان کرمان و کلا جاهای مختلف دیگر که بخواهند در بستر این حرکت اجتماعی؛ تاریخی ایفای نقش کنند و تکریمی بکنند اما با استدلال اینکه سیستانی نیستند نیایند و در واقع محروم شوند.
این یک ادای دینی هست به خود آقا امام حسین علیه السلام و ادای دینی هست به بزرگان و اجداد مان
و ما معتقد هستیم اگر امام حسین علیه السلام را تکریم بکنیم ، خود امام حسین (علیه السلام)، بانیان این کار را چه گذشتگان و چه افراد حال حاضر را که این اقدامات را انجام می دهند ، در واقع تکریم خواهد کرد.
ما در مجرای تبلیغ این حرکت دینی ، حواسمان باشد که جنبه دینی بودن حرکت کمرنگ نشود، این نکته ایست که باید با تاکید آن را بيان کرد.
رابطه ای نزدیک میان هویت و تاریخ و موضوع گرامیداشت قیام مردم سیستان
نکته بعدی این است که : دوستان یک رابطه ای هست میان هویت و تاریخ ؛ و ما از این جهت در واقع روی مسئله ی قیام سیستانی ها ایستادیم و این را می خواهیم پاس بداریم
اصلا افراد و اقوامی که تاریخ ندارند مثل افرادی هستند که شناسنامه ندارند و به اندازه ای بی هویت هستند که اولین فردي که بیاد و خودش را بر او عرضه کند ادعا کند که من پدر یا مادر شما هستم ، احتمال دارد در لحظه ی اول این را قبول می کند و می رود و فرزند آنها می شود، چون احساس میکند که بلاخره فرد از من تبدیل به ما می شود و هویت جمعی پیدا میکند.
اگر اقوام تاریخ خودشون را آشنا نباشند و با تاریخ خودشون بیگانه باشند، دو تا خطر دارد:
یک خطر اینکه بیگانگان می توانند تاریخی را که اینها از او اطلاع ندارند را می توانند جابجا کنند، تحریف کنند و آن را نابود کنند.
و خطر دوم اینکه می توانند تاریخ آنها را بنام خودشان مصادره کنند و برای خودشان جعل کنند، مثل همان آدم بی شناسنامه، می توانند هویت خودشان را غالب کنند و بزرگی تاریخ هويتي آن فرد را برای خودشان جعل کنند.
اصرار بر اینکه ما قیام سیستانی ها به خاطر ماجرای کربلا را احیا کنیم و به آن توجه تاریخی بدهیم ، به این علت مي باشد که ما در واقع می خواییم برای مردم سیستان ، نوعی خود آگاهی تاریخی ایجاد کنیم.
ما می خواهیم بین مردم سیستان و گذشته ی تاریخی شان یک پیوند ایجاد کنیم، و چقدر خوب هست که این پیوند در دل سنت های دینی باشد و به اصطلاح از طریق بستر های تاریخی باشند که اصیل هستند، دینی هستند، مثبت هستند، و کارآمدی آنها مثبت هست ، مثل همين قیام سیستانی ها…
اشکالی نداره ما برای اینکه خود آگاهی تاریخی پیدا کنیم ، باید بدانيم که زمانی مثلاً سیستان کانون خوارج بوده است.
ولی طبعا ما با خوارج نمی توانیم برای خودمان هویت تاریخی شتاب دهنده درست کنیم، و نسبت به تحولات گذشته ی تاریخی مان باید اگاه باشیم.
اما آگاه بودن نسبت به اینکه خوارج در سیستان روزگاری محور بودند با این موضوع که سیستانی ها روزگاری کاری کردند کارستان و به عنوان اولین قدم اجتماعی برای خونخواهی امام شهیدشان آمدند به صحنه ، اين خیلی تفاوت دارد…
معمولا استعمار وقتی به یک منطقه ای وارد می شود ، یکی از نخستین اقداماتی که انجام می دهد، نخستین کارهایی که انجام می دهد، این هست که تاریخ آن قوم را می خواهد تغییر بدهد، جای خادم با خائن را عوض می کند و خادم ها را به محاق می برد وخائن های تاریخی را بر ملا می کند و خادم های تاریخی را به حاشیه می برد، بحث های حاشیه ای و انحرافی آن قوم را پررنگ می کند، و این کاریست که استعمار انجام می دهد،
در تقابل با کار استعمار در واقع آنهایی که از طریق تاریخ می خواهند، هویت خودشان را داشته باشند و تقویت کنند می آيند و خودشان و نسل های خودشان را به تاریخ شان توجه می دهند، این توجه هر چقدر حداکثری باشد، به همان میزان مانعیت بیشتری می تواند برقرار کند بر سر راه استعمار و بر سر راه تحقیر و تحریف های غیر صحیح.ما در واقع دوستان می خواییم از طریق احیای مسئله ی قیام سیستانی ها ، به يک روشي در واقع می خواهییم این مردم را دعوت کنیم به تاریخ سیستان ، مردم باید بروند تاریخ را مطالعه کنند ، حتی تاریخ تحولاتی که غیر مرتبط با موضوع کربلا هست را هم باید مطالعه کنند تا وجود تاریخی اینها تقویت شود، بویژه اینکه عزیزان بهتر می دانند که مقام معظم رهبري فرموده اند : سیستان گردنه ی احد نظام سیاسی ماست، این گردنه ی احد اگر نسبت به در اصطلاح مکان تاریخی خودش وقوف پیدا نکند و نتواند به اصطلاح منزلت تاریخی خودش خود آگاهی را که بتواند بر آن مقاومت ایجاد کند، و نتواند دست پیدا کند ، در اينجا خطر دو چندان می شود و احتمال اینکه مثلا فرض کنید این گردنه را در یک غفلت تاریخی دشمنانی بخواهند بیایند بگیرند و سبک زندگی و سبک مذهبی اینجا را تغییر بدهند این احتمال و خطر بالا می رود…
ما در هر حال خوشحال هستیم که به لطف امام حسین علیه السلام و به یاری و به همت عزیزانمان در سیستان و دوستانی که با حاج آقای حیدری نسب دارند کار می کنند و زحمت می کشند، این فرصت را پیدا کردیم که در واقع از قِبَل تاریخی که گره می خورد با امام حسین (علیه الصلاه والسلام) وارد گذشته ی تاریخی مان بشویم ، در محور این عیار و این ترازو بیایم و در واقع بقیه ی کردار های تاریخی خودمان را عیار سنجی بکنیم.
این خیلی خوب هست که حتی مثلا فرض کنید که به سیستانی ها این را القا کنیم که مبدا تاریخ خاص سیستان را ، روزی بزاریم که بیشترین، و در واقع و عمیق ترین احساس های امام شهیدشون رقم خورده است؛ مبدا مثلا تاریخ سیستانی ها در روزی هست که عشق و ارادت شون به امام شهیدشان در واقع عیار دار شده است و بیشتر شده است.
البته اين اشکال هم ندارد که سراغ بقیه ی وقایع تاریخی برویم و ما وقتی عزیمت حرکت مان در تاریخ سیستان ، و قیام مردم سیستان برای خونخواهی هست، این یک نقطه عزیمت اصیل و سنگین و هویت بخش و دینی و از قبيل همين ها مي باشد…
بر پایه ی این ترازو به راحتی میتوانیم باقی رخداد های دیگر تاریخی که طی کرده ایم ، مثل مسیر دالان خوارج که طی کردیم را می توانیم اعتبار سنجی کنیم و نمره بدهیم، این اهمیتی هست که در واقعه احیای این واقعه دارد که ما را با تاریخ قدسی مان در واقع آشنا می کند. و در واقع ما باید پیگیری کنیم که انشالله در مباحث آینده و در سالهای آینده قطعا پیگیری خواهیم کرد که آنچه که تاثیر قیام سیستانی ها به خونخواهی شهدای کربلا ، در مثلا فرض کنید که دینی رقم خوردن ادامه ی تاریخ سیستانی ها تا چه اندازه بوده و بی شک تردید نکنید که بابت آن اقدامی که پدران مان انجام داده اند ، هم خودشان و هم نسل های آنها مورد لطف و کرامت ویژه ی امام حسین (علیه الصلات والسلام) قرار گرفتند ، شاید خود تشیعی که من و شما داریم ، مرهون این لطف امام حسین (علیه السلام) به پاس تشکر از پدران مان بوده که در واقع خونخواه یاران حسینی شدند.